جزیره ای زیر آب
Description
آن شب فقط لطسفه نبود که بی صدا و پنهانی
اشک می ریخت. زکیه، معشوق سال های
جوانی فاروق هم در اتاقش می گریست
و اشک هایش را با دستمال ابریشمی
سرخ رنگی پاک می کرد که فاروق در
اولین روزقرار پنهانی شان زیر درختان
جنگل حرا برایش آورده بود و هنوز بعد از
.همه سال بوی عطر تن فاروق را با خود داشت
Only logged in customers who have purchased this product may leave a review.
Reviews
There are no reviews yet.